1716. مادر

متن مرتبط با «هایی» در سایت 1716. مادر نوشته شده است

3841. پس کتاب هایی که نخوانده ام را چکنم؟

  • هاله دعوت کرده تا در غرفه اختصاصیش حضور به هم رسانیم! بالاخره کتابش را نوشت. این داستان بر می گردد به چند سال پیش. به گمانم فروش آنچنانی نداشته و حالا هم از مشتریان بالقوه پذیرایی می کند و هم کتابش را می فروشد. نمی دانم چند نفر داستانش را خوانده اند و یا چند نفر قرار است بخوانند. ولی دلم نمی خواهد کتابش را داشته باشم. چون بعد آن مجبورم نظرم را بگویم و مجبورم پیرامونش بحث هم بکنم. یک جور جبر محترمانه. اصلا کسی چه می داند, شاید برای همین است که دو سالی است درست و حسابی ندیدمش. یعنی شبیه خیر و شر شده ایم. روزهایی که او هست, من نیستم و روزهایی که من هستم, او نیست. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • 2684. بی‌بال و پر اسیریم, آه از رهاییِ ما

  • ۱. بیزارم از دست های دانه انداز در دلِ کتابی که پیراهنی از طرح ورساچه پوشیده است. تو اسمش را بگذار فقر, بی فرهنگی, بیشعوری ... تو آزادی و من رها می شوم.۲. بیدل دهلوی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها