3842. دل من نیست کن که مصلحت است.

ساخت وبلاگ

۱. من خوب می دانم علاج این درد بی درمان کجاست. این را هم خوب تر می دانم که دلم علاج شدن می خواهد. و از همه واضح تر تو را می شناسم که اگر ذره ای, فقط ذره ای راه باز شود ... نور می آید از آن روزن ناچیز ... که جهانی روشن کند.

۲. مصلحت از آن دست فیلم هاییست که مدام فکر می کردم یکی باید بازی می کرد که نیست.

۳. درست است که منِ خفاش دوباره تا هوا تاریک می شود, چشم هایش گردالی می شود و عینِ ۳۶۰ درجه را می پیماید, اما دیگر روز و شب یکی شده اند.

۴. دلم هوایِ خانه پدری کرده و آدم هایش.

۵. خاقانی

1716. مادر...
ما را در سایت 1716. مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fabled بازدید : 39 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1402 ساعت: 16:43